کنکور!

امروز بیست و چهارم تیرماهِ هزاروسیصدُ نودُ پنجه و صالحِ من پیروِ علاقه و استعدادِ بی نهایتش تو علوم انسانی، الان داخل سالنِ محل برگزاریِ کنکور سراسری علوم انسانیه.

صالح جان اینو از قبل میدونست که استعداد خونوادگی ای تو علوم انسانی داره؛ اما به قدری که الان و بعد از سه سال تحصیل تو رشته منابع طبیعیِ دانشگاه فردوسی، از استعدادش تو علوم انسانی خبر داره، اون موقع خبر نداشت و بالاخره ام تصمیم گرفت برگرده و رشته هایی رو برای تحصیل انتخاب کنه که بهشون علاقه داره. من عشقمُ بخاطر این شهامتش تحسین می کنم. البته صالح من از اول به رشته ی قبلیش بی علاقه نبود، الانم نیست، فقط دوست داشت تو رشته ای درس بخونه که هم در راستای استعدادش باشه و هم زیرمجموعه ی علوم انسانی باشه؛ چون اون واقعاً تو این زمینه میتونه واسه جامعه مفید باشه، اینو هم من، هم خودش خوب میدونیم. صالح من یه "جوانِ مومن انقلابی"ـه تشکیلاتیه که نقش خیلی موثری تو برنامه های فرهنگی سیاسی دانشگاه ایفا کرده و سال قبل هم دبیر تشکیلات جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی بوده. با همین فعالیت ها بوده که متوجهِ استعداد فوق العادَش تو علوم انسانی و سیاست شده؛ عاشقشم

با تمامِ وجود از خدای مهربون میخوام که کمکش کنه؛ بخصوص که صالح من سخت مشغولِ کار و فعالیت فرهنگی بوده و فرصتِ زیادی برای مطالعه نداشته.

موفق باشی نفسم 3>

عاشقانه های من و او...